پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

تعریف محله: یک بحران تئوریک

چکیده: می توان یک تعریف دقیق از محل که جمیع صاحب نظران بر آن توفق داشته باشند به دست داد؟ چه تعریفی می ‌توان از مفهوم محله ارائه داد؟

لزوم تشخیص صفات «لازم» از «کافی» در تعریف محله

چه تعریفی می ‌توان از مفهوم محله ارائه داد؟

واقعیت این است که این پرسش آشنا در دهه‌ های گذشته بارها توسط اندیشمندان و صاحب نظران طرح شده است. با این حال آیا امروز بعد از گذشت چند دهه می توان یک تعریف دقیق که جمیع صاحب نظران بر آن توفق داشته باشند به دست داد؟ اکنون با گذشت حدود پنج دهه از ورود دوباره1 این مفهوم به شهر، شاهد بحران معنایی مفهوم محله چه در عرصة تئوری و چه در عرصة عمل هستیم.

چنانکه پژوهشگران اگرچه بر اهمیت و فایده محله محوری توافق نسبی دارند -حتی برخی از رجال سیاسی نیز به آن پرداخته اند2– اما در مورد بیان تعریف آن نه تنها در مورد ویژگی‌های آن وفاق وجود ندارد بلکه برخی گاه تعابیر متناقض ذکر می شود. از سویی بررسی تصمیمات دست اندرکاران حوزه اجرایی شهر و اقدامات آنها در عملی نمودن رویکردهای محله محور نیز گواه آن است که اساساً فهم یکسانی از مفهوم محله در ذهن متخصصین و اندیشمندان وجود ندارد.

لذا از طرفی امکان بحث بر موضوعی واحد را ناممکن می‌ سازد و از طرفی اثرگذاری اقدامات عملی در این حوزه را کاهش و در مواردی خنثی می ‌نماید. این نوشتار در پی آن است که با بررسی تعاریف ارائه شده توسط صاحب نظران به بیان تکثر شدید معنایی در تعریف مفهوم محله بپردازد. به این منظور ابتدا تعاریفی که به توصیف کیفی آن پرداخته اند ارائه می شود و پس از آن تعاریف از وجه لازم یا کافی بودن به بحث گذاشته می شوند.

برخی از پژوهشگران با بیانی کیفی مفهوم محله را تبیین نموده اند. اشرف (1353) یکی از نخستین پژوهشگرانی است که دست به تعریف محله زد و دو مولفة اصلی محله را وجود «اشتراک گروهی»، «ساختار نیمه مستقل» شرح می دهد. پس از آن پاکزاد (1361) با تشبیه آن به «سلول اصلی شهر»، علاوه به اشاره به وجود «اشتراک گروهی» و «تبلور شرایط اجتماعی-اقتصادی» می نماید و برای آن صفات «همگن» و «منسجم» را وصف می نماید.

پس اندکی بعد پاپلی یزدی (1366) بدون در نظر گرفتن برخی از وجوه دو تعریف پیشین آن را حوزه ‌های اجتماعی می نامد و تنها بر «وجود اشتراک گروهی» تاکید می نماید. در مقابل در تعریف شکویی (1369) مولفه‌ های محله متکثرتر می‌شوند و به جز «اشتراک گروهی»، ویژگی ‌هایی چون «تجمع»، «پیوستگی» و «روابط اجتماعی» نیز تبیین می ‌گردد.

در تعریف فلامکی (1374) نیز تکثر این صفات فزونی می‌ یابد و با صفاتی چون «خودکفایی (استقلال)» -که متضاد با صفت نیمه مستقل است-، «حجاب سکونتی»، «همزیستی محلی» و «زندگی و تحرک اجتماعی، سیاسی و اقتصادی» تبیین می‌ شود. در نهایت توسلی (1379)، با اضافه نمودن این مولفه‌ ها پراکندگی صفات تعریف را گسترده‌ تر نموده است.

وی اجزای مفهوم محله را «واحد اجتماعی حقیقی»، «پیدایش اتفاقی و ناخود آگاه»، «واجد اشتراک گروهی»، «واجد خصوصیات اجتماعی معین»، «جایگاه برقراری ارتباط نزدیک»، «واجد همبستگی» و «دارای محدوده معین» تشریح می کند.

تعریف محله: یک بحران تئوریک
تصویر1. تصویر ساخت «پارک محلة گلبهار» در مشهد بیانگر یک بحران تئوریک تعریف محله در میان صاحب نظران و مسئولین است. ماخذ: رویداد ایران. https://ruydadiran.com/83129

از تعاریف بالا می توان دریافت که در گذر دهه های گذشته پژوهشگران متفاوت بنا بر دریافت خود از موضوع به تعریف مفهوم محله صفاتی را اضافه نموده اند. اما آیا این اضافه شدن و تکثر این صفات ما را به فهم دقیق تر محله نزدیک کرده است؟ اگر هدف اصلی بازشناسی مفهوم محله را بهره گیری از آن در شهر معاصر بدانیم، یکی از موانع وجود صفات متکثر، ایجاد ابهام در جوهرة مفهومی محله است.

به عبارت دیگر، برای آنکه مفهوم محله را بتوانیم در دنیای امروز به کار ببندیم، باید بتوانیم آن زوائد را که نتیجه قرارگیری جوهره معنایی محله در ظرف «مکان» و «زمان» است جداسازی کنیم تا بتوانیم آن را در ظرف مکانی و زمانی امروز به کار ببریم. بنابراین اگر مطالعه موضوع محله بخواهد گسترة عملیاتی در بستر موجود یابد ضروری است که در تعریف، صفات «لازم» آن از صفات «کافی» شناسایی شود. صفات لازم آن صفت‌ هایی است که هستی محله به آن وابسته است و «محله بودن» یا «محله نبودن» را معین می کند.

اما صفات کافی «کیفیت محله بودن» را تعیین می کند، یعنی هر چه این صفات بیشتر باشند، محله متعالی تر است یا چنانکه در یادداشت پیشین اشاره شده بود3، «محله تر» است. بنابراین بسیار ضروری ست که با بازنگری در تعاریف محله، صفات تعریف از صافی «لازم بودن» عبور کند تا بتوان به کشف جوهره محله رسید.

منطق علم بر دو پایه «تعریف» و «استدلال» استوار است. پیش از ورود به هر مبحث علمی باید مفاهیم آن تعریف گردد تا امکان مباحثه و استدلال بر مفهومی واحد ایجاد گردد. اگر تعریف یک مفهوم را نخستین قدم در به کارگیری آن تلقی نماییم، عدم شناخت، ابهام و تکثر معنایی مفهوم و ابعاد محله در ذهن صاحب‌ نظران و اندیشمندان حوزه شهر را می ‌توان «بحرانی تئوریک» که یکی از اصلی ‌ترین موانع در موفقیت رویکردهای محله محور در شهرهای معاصر ایرانی دانست که نتایج آن بر جوانب مختلف این مفهوم از مواجهه نظری در طرح‌ های فرادستی تا تصمیمات اجرایی به چشم می ‌آید.

چنانکه آورده شد، بنابراین به عنوان یک ضرورت جدی، تدقیق در شناخت «جوهره» محله که بتواند صفات «لازم» را از صفات «کافی» آن تفکیک نماید می‌ تواند قدمی بنیادین ولی بسیار موثر در بازیابی رویکرد محله محوری در شهر معاصر ایران تعبیر گردد. به کلامی دیگر گشایش در اثرگذاری رویکردهای محله محور از مجرای گذر از «بحرانی تئوریک» در بازشناسی جوهره محله قابل دستیابی است.

 

پی‌نوشت

  1. نگاه کنید به «حذف مردم؛ سقوط از محله به واحد همسايگی» منتشر شده در 17 اردیبهشت ۱۳۹9 در نظر آنلاین.
  2. نگاه کنید به سخنان محمد باقر قالیباف با عنوان «قالیباف: نگاه سیاسی در مدیریت شهری ظلم به مردم است» منتشر شده در30 اردیبهشت 1400 در ایرنا، سخنان علی ربیعی با عنوان «منطقه ۱۶ تاریخ ادبیات سیاسی ایران به شمار می‌ رود» منتشر شده در 12 اسفند 1399 در باشگاه خبرنگاران جوان و سخنان علیرضا زاکانی با عنوان «زاکانی: محله های تهران را با الگوی جدید می ‌سازیم / اهالی محله را کوچ می ‌دهیم و بعد از اتمام کار برمی ‌گردانیم» منتشر شده در 20 مرداد 1400 در وبسایت خبری انتخاب.
  3. نگاه کنید به «محله؛ یک امر نسبی» منتشر شده در 17 مهر ۱400 در نظر آنلاین.

 

منابع

اشرف، احمد. (1353). تحقیق در مسائل ایران: ویژگیهای تاریخی شهر نشینی در ایران- دوره اسلامی. مطالعات جامعه شناختی، 1(4): 7-49.

پاپلي يزدي، مـحمدحسين. (1366). مجله، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، 2(4): -.

پاکزاد، جهانشاه. (1369). واحد همسایگی. صفه، 1(2)، -.

توسلی، غلام‌عباس. (1379). جامعه شناسی شهری. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.

شکویی، حسین. (1369). جغرافیای اجتماعی شهرها (اکولوژی اجتماعی شهر). تهران: جهاد دانشگاهی.

فلامکی، محمدمنصور. (1374). باززنده‌سازی بناها و شهرهای تاریخی. تهران: دانشگاه تهران.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرتضی همتی

مرتضی همتی

پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران
میزان مطالعه مطلب